سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر هوست را پیروی کنی، کر و کورت می سازد و فرجامت را تباه و تو رانابود می کند . [امام علی علیه السلام]
در خبرها خواندم بیش از 160 تن از سالمندان ژاپنی داوطلب تشکیل یک سپاه برای انجام عملیات خطرناک بستن نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما شده‌اند.
قضیه از این قرار است که میزان بالای پر
توهای رادیواکتیو در محیط نیروگاه، حضور نیروهای انسانی را دشوار و پیشرفت کار را با مشکل مواجه کرده است و حالا مهندسان و متخصصان سالخورده‌ی ژاپنی پا پیش گذاشته‌اند که به جای جوان‌ترها به میدان بروند. سازمان‌دهی این گروه را یک مهندس 72 ساله‌ی بازنشسته بر عهده گرفته است و در این باره می‌گوید:

این پیشنهاد یک ماموریت انتحاری نیست؛ بلکه دلیل آن این است که این گروه از سالمندان، نسبت به جوانانی که اکنون در نیروگاه کار می‌کنند، از تاثیر درازمدت پرتوهای رادیو اکتیو مدت زمان کمتری رنج خواهند برد.

شرکت نیروی برق ژاپن اعلام کرد میزان رادیواکتیو موجود در فضای پیرامون یکی از رآکتورها 18 بار بیشتر از حد مجاز بوده است.

مقام های این شرکت هنوز پیرامون پیشنهاد یامادا برای تشکیل گروه سالمندان اظهار نظری نکرده اند؛ اما روزنامه ژاپنی آساهی به نقل از مشاور ارشد دولت ژاپن در امور بحران هسته ای نوشت: «مقام های ژاپن تلاشی می کنند که روش های رفع بحران را به نحوی تنظیم و اجرا کنند که نیازی به "سپاه انتحاری" نباشد.»

2.jpg

1.jpg

3.jpg

4.jpg

همین.
حرف دیگری ندارم که به این خبر اضافه کنم. آن‌قدر خودش گویا و تاثیرگذار است که به هیچ توضیحی نیاز ندارد. پیش از این
بارها درباره‌ی منش و رفتار مردم ژاپن در جریان فاجعه‌ی فوکوشیما و روزهای پس از آن چیزهایی شنیده و خوانده بودیم. این‌که چگونه در بدترین و دهشتناک‌ترین لحظه‌ها هم ژاپنی‌ها غرور و کرامت انسانی خود را نادیده نگرفتند و از اصول اخلاقی و اجتماعی‌ای که برایشان تعریف شده بود، پا را فراتر نگذاشتند. سونامی فوکوشیما – که از آن به عنوان بزرگ‌ترین فاجعه پس از جنگ جهانی دوم یاد می‌شود - و مشکلات فراوان پس از آن، ژاپن و مردمش را به دله‌دزدی و هرج‌ و مرجی نکشاند که در بسیاری کشورهای دیگر و از جمله ایران خودمان در روزهای خوش و عادی‌اش هم فراوان به چشم می‌خورد.
حالا سه ماه پس از فاجعه‌ی فوکوشیما، ژاپن باز هم چیزهای جدیدی را برای شگفت‌زده کردن مردم جهان رو می‌کند. ژاپنی‌های سالمندی که خود داوطلب شده‌اند تا به جای جوان‌ترها در معرض پرتوهای رادیواکتیو قرار بگیرند و نیروگاه را تعطیل کنند. چه روحی در این‌ها دمیده شده است که تا این اندازه مسؤولیت‌پذیر هستند و خود را برای کشورشان و نسل‌های  آینده به خطر می‌اندازند؟
شاید خنده‌دار باشد؛ ولی من از سال‌ها پیش این بیت از صائب در یادم مانده است که:

آدمی پیر چو شد حرص جوان می‌گردد
خواب در وقت سحرگاه گران می‌گردد


کنایه از این که هر چه سن آدمی بالاتر برود، وابستگی و دل‌بستگیش به دنیا فزونی می‌گیرد و همیشه هم در نظرم مثال درستی می‌آمد. دور و برم کسانی را می‌دیدم که یک‌پایشان لب گور است و دو‌دستی دنیا را چسبیده‌اند که مبادا چیزی ازشان به این آن به بماسد. حالا به گمانم صائب هم اگر دوباره زنده شود، به شگفت می‌آید از دیدار مردم کشوری که در ایام سال‌خوردگی و در وقت نیاز، به نفع جوان‌ترها و آینده‌ی کشورشان کنار می‌روند. نه از پست و مقام و موقعیت، که از زندگی کنار می‌روند..
آخرین نکته هم این که هم‌زمان با اعلام آمادگی این گروه سال‌خورده برای انجام کارهای باقی‌مانده در نیروگاه فوکوشیما، مقام‌های دولتی ژاپن هم اعلام کردند تلاش می‌کنند روش‌های رفع بحران را به نحوی تنظیم و اجرا کنند که نیازی به این سپاه انتحاری نباشد. مشخص است دیگر. این‌که گروهی داوطلب و پیش‌قراوول حل مشکل شده‌اند، دولت را آسوده نکرده است که بنشیند گوشه‌ای و بگوید لنگش کن. هر کس رسالتی دارد انگار و از آن مهم‌تر هیچ‌کس از رسالتی که دارد، شانه خالی نمی‌کند. جاخالی نمی‌دهد. زرنگ‌بازی درنمی‌آورد. نمی‌گوید به جهنم  که مردم کشورم نیاز به کمک دارند. نمی‌گوید من خودم را باید دریابم و کاری به کار بقیه ندارم.

  

امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در یکى از اعیاد فطر خطبه اى خوانده‏ اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده اند:

 اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مى ‏گیرند و زیان کاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید مى ‏گردند و این شباهتى زیاد به روز قیامت تان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتن تان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت ‏به سوى منازل خود، متذکر شوید بازگشت تان را به سوى منازل تان در بهشت‏ برین، اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزه ‏دار داده مى ‏شود این است که فرشته‏اى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مى ‏دهد و مى ‏گوید:
هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشته‏ تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید
فرا رسیدن این عید بزرگ و سعید را خدمت کلیه بازدیدکنندگان و همراهان همیشگی خود تبریک می گویم.

 

 

کارت پستال عید سعید فطر

 

 

کارت پستال عید سعید فطر

 

 

 

کارت پستال عید سعید فطر

 

 

کارت پستال عید سعید فطر

 

 

کارت پستال عید سعید فطر

 

عید سعید فطر مبارک

 

متن تاپیوگرافی

صدوق علیه‏ الرّحمة از امام صادق علیه‏ الصّلاة و السّلام نقل مى ‏کند: «عن ابیه عن جّده
علیه‏السّلام قال: خطب امیرالمؤمنین على علیه‏السّلام للنّاس یوم الفطر». یعنى
امیرالمؤمنین در روز عید فطر براى مردم خطبه ایراد فرمود و در آن خطبه این‏طور بیان کرد:
«فقال:
ایها النّاس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المسیئون»؛
 یعنى:
اى مردم! این

روز، روزى است که در آن نیکوکاران به ثواب خود مى‏ رسند و کسانى که در ماه رمضان کردار بد
داشته ‏اند، زیان مى‏ کنند و محروم مى ‏مانند.
کسانى که ماه رمضان را به عبادت و به اغتنام فرصت معنوى پرداخته‏ اند، امروز، روزى است که
پاداش خود را از خداوند متعال مى ‏گیرند. پاداش روزه با اخلاص، تلاوت قرآن، قیام نیمه شب،
تضرّع و دعا و صدقات و احسان و همه آنچه که شما جوانان عزیز، شما مردم مؤمن و آشناى با
حقایق اسلامى در ماه مبارک رمضان انجام داده‏ اید، امروز در عالم معنا به شما تقدیم مى‏ شود.
«و هو اشبه یوم بیوم قیامتکم». چون روز پاداش و گرفتن ثواب براى نیکوکاران و روز خسران براى
بدکاران است، شبیه روز قیامت است؛ همچنان که روز قیامت هم کسانى که زندگى دنیا را به
عمل نیک گذرانده ‏اند، ثواب خواهند یافت و دل و چشم آنان به عنایت الهى روشن خواهد شد؛
اما کسانى که دنیا را به غفلت، به بدکارى، به ستمگرى، به سرکشى و نافرمانى از خداى
متعال، به غرق شدن در شهوات، به خودخواهى و به خودپرستى گذرانده‏ اند، آن روز زیان
خواهند کرد.
چون امیرالمؤمنین علیه‏ السّلام این تشبیه را مى ‏فرماید، بر اساس این تشبیه، این استفاده زیبا
را مى‏ کند. توصیه مى ‏فرماید: «فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلّاکم خروجکم من الاجداث
الى ربّکم»؛ از منزل که خارج شدید تا براى نماز به مصلّى‏ بیایید، زمانى را به یاد آورید که براى
حضور در پیشگاه خداوند، از قبرهاى خود بیرون خواهید آمد و به سوى عرصه قیامت خواهید
شتافت. «واذکروا بوقوفکم فى مصلّاکم وقوفکم بین یدىّ ربّکم»؛ با ایستادن خود در مصلّى و به
هنگام نمازگزاردن، آن روزى را به یاد آورید که در قیامت در پیشگاه خداى متعال خواهید ایستاد،
تا مثل امروز که به شما پاداش اعمالتان را مى‏ دهند، پاداش اعمال خود را بگیرید. «واذکروا
برجوعکم الى منازلکم رجوعکم الى منازلکم فى الجنّة او النّار»؛ هنگامى که به منازل خودتان
برمى ‏گردید، آن لحظه‏اى را در قیامت به یاد آوردید که در پیشگاه عرض الهى، از عرصه قیامت به
سوى منازل خود در بهشت، یا خداى نخواسته در جهنّم، خواهید رفت. همان‏طورى که امروز، روز
ثواب و روز گرفتن پاداش براى نیکوکاران، و روز خسارت و زیان براى گناهکاران است، آن روز هم
در پیش است.

  
  

gorbe1.jpg

.

.

.

.

.

.

.

.

.

koliee.jpg

 

من همسن و سال پسر تو هستم ،

تو همسن و سال پدر من هستی.

پسر تو درس می خواند و کار نمی کند،

من کار می کنم و درس نمی خوانم.

پدر من نه کار دارد ، نه خانه،

تو هم کاری داری هم خانه ، هم کارخانه ؛

من در کارخانه ی تو کار می کنم.

و در اینجا همه چیز عادلانه تقسیم شده است:

سود آن برای تو ، دود آن برای من.

من کار می کنم ، تو احتکار می کنی.

من بار می کنم ،تو انبار می کنی.

من رنج می برم، تو گنج میبری.

من در کارخانه ی تو کار میکنم.

و در اینجا هیچ فرقی بین من و تو نیست:

وقتی که من کار می کنم، تو خسته می شوی،

وقتی که من خسته می شوم ، تو برای استراحت به شمال می روی،

وقتی که من بیمار می شوم ،تو برای معالجه به خارج می روی.

من در کارخانه ی تو کار می کنم.

و در اینجا همه کارها به نوبت است:

یک روز من کار می کنم، تو کار نمی کنی،

روز دیگر تو کار نمی کنی ، من کار می کنم.

من در کارخانه ی تو کار می کنم

کارخانه ی تو بزرگ است.

اما کارخانه ی تو هر قدر هم بزرگ باشد،

از کارخانه ی خدا که بزرگتر نیست.

کارخانه ی خدا از کارخانه ی تو و از همه ی کارخانه ها بزرگتر است.

و در کارخانه ی خدا همه ی کارها به نوبت است،

در کارخانه ی خدا همه چیز عادلانه تقسیم می شود.

در کارخانه ی خدا ، همه کار می کنند.

در کارخانه ی خدا ، حتی خدا هم کار می کند.


قیصر امین پور


  
  

شهید شاهرخ ضرغام

 امام خمینی:  این جوانها را خداى تبارک و تعالى آن طور در ظرف یک مدت بسیار کم ، متحول کرد به یک مقامى که آن هایى که پنجاه سال زحمت کشیده اند، نرسیده اند به این مقام.

خودش می گفت این عکس دوران جاهلیتم است!

عصر عاشورا بود. سخنران داشت صحبت می کرد. می گفت: نور ایمان را ببینید، این آقای خمینی بدون هیچ چیزی و فقط با توکل برخدا، با یک عبا و لباس ساده به مبارزه پرداخته، اما شاه خائن با این همه تانک و توپ از پس او برنمی آید.

شاهرخ که ساکت و آرام به سخنان حاج آقا گوش می کرد وارد بحث شد و گفت: اتفاقاً من هم به همین نتیجه رسیده ام. حاج آقا شما خبر نداری. نمی دانی توی این کاباره ها و هتل های تهران چه خبره، اکثر این جور جاها دست یهودیهاست، نمی دونید چقدر از دخترای مسلمون به دست این نامسلمونها بی آبرو می شن.

شاه دنبال عیاشی خودشه، مملکت هم که دست یه مشت دزدِ طرفدار آمریکا و اسرائیلِ، این وسط دین مردمه که داره از دست می ره.

وقتی بحث به اینجا رسید حاج آقا داشت خیره خیره تو صورت شاهرخ نگاه می کرد، بعد گفت: آقا شاهرخ، من شما را که می بینم یاد مرحوم طیب می افتم.

در عاشورای سال پنجاه وهفت، ساواک به بسیاری از هیئتها اجازه حرکت در خیابان را نمی داد. اما با صحبتهای شاهرخ، دسته هیئت جوادالائمه مجوز گرفت. صبح عاشورا دسته حرکت کرد. ظهر هم به حسینیه برگشت.

شاهرخ میاندار دسته بود. محکم و با دو دست سینه می زد . نمیدانم چرا اما آنروز حال و هوای شاهرخ با سالهای قبل بسیار متفاوت بود . موقع ناهار، حاج آقا تهرانی کنار شاهرخ نشسته بود. بعد از صرف غذا، مردم به خانه هایشان رفتند. حاج آقا با شاهرخ شروع به صحبت کرد. ما چند نفر هم آمدیم و در کنار حاج آقا نشستیم. صحبتهای او به قدری زیبا بود که گذر زمان را حس نمی کردیم .

این صحبتها تا اذان مغرب به طول انجامید. بسیار هم اثر بخش بود. من شک ندارم، اولین جرقه های هدایت ما در همان عصر عاشورا زده شد. آن روز، بعد از صحبتهای حاج آقا و پرسشهای ما، حُر دیگری متولد شد. آن هم سیزده قرن پس از عاشورا، حُرّی به نام شاهرخ ضرغام برای نهضت عاشورائی حضرت امام(ره)  

کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی در سال89 به چاپ رسید:

اوشهید شده بود. شهید گمنام. از خدا خواسته بود همه گذشته اش را پاک کند. می خواست چیزی از او نماند. نه اسم. نه شهرت نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگر ...

و هیچ چیز از او بازنگشت، و مادرش پس از 30سال انتظار در حسرت حتی یک پلاک و مشتی اسخوان از پسر، دارفانی را وداع گفت.

اما یاد او نه فقط در دل دوستان بلکه در قلوب تمامی ایرانیان زنده است. او مزار دارد. مزار او به وسعت همه خاک های سرزمین ایران است.

دانلود فایل تصویری مصاحبه با شهید شاهرخ ضرغام


90/6/6::: 8:30 ع
نظر()
  
  
<      1   2